یونس شجاعی

محال است

🕊 می گویند دیگر به سختی می توانی به زبان مادری ات تکلم کنی  اما من همان دهاتی ام … می گویند برج ایفل در همسایگی توست… اما من پرم...

زمستان

زمستان باشد که باشد من کلاف ها را گره می زنم و چشم به در می دوزم تا بهارم بیاید یونس شجاعی

بودن یا نبودن

بودن یا نبودن یک فعل بیشتر نیست اما وقتی در کارخانه ی دلم آن را هجی می کنم نبودنت یک ویرانی ست و بودنت حس باور من پس بمان و...